مدرک شخصیت

 

 
 
اگر انسانها را وزن میکنی
مواظب باش تنها بر اساس
مدرکشان وزن نکنی
بعضیها با مدرک ،
 خالی از درکند
و برخی بی مدرک سرشارند
از درک و شعور...

برچسب‌ها: احترام به افکار دیگران

تاريخ : شنبه 23 بهمن 1396 | 11:27 | نویسنده : اصغر رضایی گماری |

 همیشه  از دانش آموزانم می پرسم چه چیزی شخصیت شماست؟؟

اکثرا پول و ماشین و لباس و خانه و... این ها را نام میبرن

و تعداد محدودی هم سواد و مدرک را نام میبرن

بله مثل همیشه افکار و برخورد ما با دیگران را از قلم می اندازند

که با داشتن تمام این ها پول و ماشین و مدرک شخصیت ما  کامل نیست مگر در کنار این ها افکار و رفتارمان کامل باشد بتوانیم با دیگران در هر جایگاهی که هستیم با احترام برخورد کنیم وبه تفکرات او احترام بگذاریم و ...

 

حالا به من بگو چه چیزی شخصیت ماست 

و چند نفر به آن پای بند هستیم!!!!


برچسب‌ها: تحمل و احترام به افکار دیگران

تاريخ : شنبه 23 بهمن 1396 | 18:10 | نویسنده : اصغر رضایی گماری |

 مردی شبی را در خانه ای روستایی می‌گذراند...

پنجره های اتاق باز نمی شد.
نیمه شب احساس خفگی کرد و در تاریکی به سوی پنجره رفت اما نمی توانست آن را باز کند. 
با مشت به شیشه پنجره کوبید، هجوم هوای تازه را احساس کرد
و سراسر شب را راحت خوابید.
صبح روز بعد فهمید که شیشه کمد کتابخانه را شکسته است و همه شب، پنجره بسته بوده است...!
" او تنها با فکر اکسیژن، اکسیژن لازم را به خود رسانده بود...!! "
 
افکار از جنس انرژی اند و انرژی، کار انجام می دهد...
 
 فلورانس اسکاول شین
 
 
 
حالا اگر ما در نگاه و رفتار های دیگران دید مثبت داشته باشیم چه انرژی وانگیزه ای خواهیم یافت تا اینکه به افکار آنها بدبین باشیم و بی احترامی کنیم
دست خود شماست ....

برچسب‌ها: تحمل و احترام به افکار دیگران

تاريخ : شنبه 20 بهمن 1396 | 14:4 | نویسنده : اصغر رضایی گماری |

 

شعری برای پرسش مهر رئیس جمهور کشورمان

تحمل و احترام به افکار دیگران 

 

"دنیا، بهار تازه ای میخواهد"

 
 
روزها بود
خانه ام
تابوتی شده بود
تا آینه ها
تنهایی ام را در اتاق های تودرتوبهترنشان دهند
و درآن تابوت تازه
ازپنجره های رو به آسمانش
هرپرنده ای که می پرید
بالی بود که مرا به سوی مرگ پرواز می داد
و روزها بود
برای میهمانی من
چشم چپ قبرستان می پرید
تا اینکه شاگردانم در شعرهای تازه ام
دنبال سطری
با شعرمناسبی گشتند
تا نقطه پایانی باشدبراین سکوت
برشعرها
برحرف هایی که سال هاست خاک خورده اند و زنده مانده اند
امروز باید دنبال افکارتازه ای باشم
و دور باشم
از حرف های کهنه ای
که همچون عصایی ساییده
به تشییع من پا می کوبند
میخواهم زنده بمانم و شکوفه دهم
ویک سطر
تنها یک سطر لازم دارم
از جنس باران
از تحمل خیس شدن
تا بر شعر زندگی ام بخوانم
و دوباره بهار شوم...
 
شعر از اصغررضایی گماری

برچسب‌ها: شعر تحمل و احترام به افکار دیگران

تاريخ : شنبه 28 بهمن 1396 | 22:56 | نویسنده : اصغر رضایی گماری |

 سئوالی که باید بارها پرسید و دنبال کرد!!!

این روزها در مدرسه ها چه می گذرد؟

در گذشته دو سه نفر قبول میشدن از هر کلاسی اما حالا دو سه نفرتجدید اما سواد اونا بالاتر از امروزها بود...

امروز کسی تنبیه نمیشه توسط معلم اما قبلا معلم رو محبوت تر بود و بیشتر دوستش داشتن...

کلا مدرسه یه تخته سیاه بود و چهارتا میز ولی الان تخته وایبرد و هوشمند و میزهای جدا گونه و ... اما دانش آموزا از مدرسه فراری هستن...

افکار و رفتار معلم الگو و ارزشمند بود حالا تنها چیزی که مهم نیست افکار و رفتار معلم هست...

مدرسه آومدن برای تربیت بود یاد گرفتن افکار جدید بود الان فقط مدرک و مدرک و ...


برچسب‌ها: تحمل افکار دیگران

تاريخ : چهار شنبه 18 بهمن 1396 | 15:40 | نویسنده : اصغر رضایی گماری |

گاهی هم به خودت سر بزن! حالِ چشمهایت را بپرس و دستی به سر و روی احساست بکش؛

 
رو به روی آیینه بایست و تمام تنهایی ات را محکم در آغوش بگیر وَ با صدای بلند به خودت بگو که "تو" تنها داراییِ من هستی؛
 
بگو که با همه ی کاستی های جسمی و روحی، تو را بی بهانه و عاشقانه دوست دارم!
 
برای خودت وقت بگذار، با مهربانی دستت را بگیر و به هوای آزاد ببر. نگذار احساس تنهایی کنی، نگذار ابرهای سیاه، چشمهایت را از پا دربیاورد...
مطمئن باش
هرگز کسی دلسوزتر از تو
نسبت به تو پیدا نخواهد شد!


تاريخ : چهار شنبه 18 بهمن 1396 | 15:31 | نویسنده : اصغر رضایی گماری |


برچسب‌ها: پرسش مهر

تاريخ : چهار شنبه 18 بهمن 1396 | 9:0 | نویسنده : اصغر رضایی گماری |
تاريخ : چهار شنبه 18 بهمن 1396 | 8:43 | نویسنده : اصغر رضایی گماری |

«إِلَیْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَیْمِنًا عَلَیْهِ فَاحْكُم بَیْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـكِن لِّیَبْلُوَكُمْ فِی مَآ آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الخَیْرَاتِ إِلَى الله مَرْجِعُكُمْ جَمِیعًا فَیُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ»23؛ و كتاب آسمانى(قرآن) را به ‏راستى و درستى بر تو نازل كردیم كه همخوان(مصدق) با كتاب‌هاى آسمانى پیشین و حاكم بر آنهاست. پس در میان آنان بر وفق آنچه خداوند نازل كرده است، داورى كن .

قرآن كریم از مسلمانان مى‏خواهد كه كافران را دشنام و ناسزا ندهند؛ چه این كه آنان نیز در مقابل و از روى دشمنى به خدا ناسزا مى‏گویند24 و نیز از مؤمنین مى‏خواهد با كسانى كه دین شما را به ریشخند و بازى گرفته‏اند، دوست نشوند.

) احترام به افكار، فرهنگ و مقدسات یكدیگر:

قرآن كریم ضمن تكریم و احترام به پیامبران و كتب آسمانى سابق، آنها را تصدیق مى‏كند . حدود بیست آیه قرآن كریم در تصدیق و تایید تورات و انجیل است. اساسا این سنت الهى است كه هر پیامبرى، پیامبر پیشین را تایید و هر كتاب آسمانى، كتاب آسمانى سابق را تصدیق مى‏نماید (ناگفته نماند تایید تورات و انجیل از سوى قرآن كریم، به معناى تایید تورات یا انجیل فعلى نیست؛ چون دست تحریف آن دو را در امان نداشته است):

«إِلَیْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَیْمِنًا عَلَیْهِ فَاحْكُم بَیْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـكِن لِّیَبْلُوَكُمْ فِی مَآ آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الخَیْرَاتِ إِلَى الله مَرْجِعُكُمْ جَمِیعًا فَیُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ»23؛ و كتاب آسمانى(قرآن) را به ‏راستى و درستى بر تو نازل كردیم كه همخوان(مصدق) با كتاب‌هاى آسمانى پیشین و حاكم بر آنهاست. پس در میان آنان بر وفق آنچه خداوند نازل كرده است، داورى كن .

قرآن كریم از مسلمانان مى‏خواهد كه كافران را دشنام و ناسزا ندهند؛ چه این كه آنان نیز در مقابل و از روى دشمنى به خدا ناسزا مى‏گویند24 و نیز از مؤمنین مى‏خواهد با كسانى كه دین شما را به ریشخند و بازى گرفته‏اند، دوست نشوند.


برچسب‌ها: احترام به افکار دیگران

تاريخ : چهار شنبه 18 بهمن 1396 | 8:37 | نویسنده : اصغر رضایی گماری |

نقش معلم در تربیت و زندگی انسان
 

در سیستم های آموزشی، افراد زیادی مشغول به کارند و فعالیت های آنها بطور مستقیم یا غیر مستقیم در تربیت دانش آموزان و یا دانشجویان مؤثر است اما در این میان، نقش معلمان و اساتید و دانشگاهها از دیگر افراد بسیار برجسته‌تر می نماید چنان‌که بیشتر اوقات را دانش آموزان در مدرسه و دانشجویان در دانشگاه زیر نظر آنها سپری می کنند و عوامل دیگر هم فراهم آورنده زمینه برای فعالیت معلّم‌ها و اساتید می‌باشد از این رو بسیاری از دانش آموختگان نظام آموزشی سنتی و جدید شکل گیری شخصیت خود را مرهون معلمان خود می دانند یکی از نویسندگان که عمری را به معلمی گذرانده می‌نویسد: یکی از تحصیل کرده‌هایی که تحصیلات عالی و دکترای خود را در کشور آلمان به پایان رسانیده بود چندین بار اقرار واعتراف کرد که همه عقاید دینی او مدیون ارتباط با معلّم خود بوده است.
زیرا آنچه در فرایند تعلیم و تربیت به متعلم انتقال می‌یابد تنها معلومات و مهارت‌های معلّم نیست بلکه تمام صفات، خلقیات، حالات نفسانی و رفتار ظاهری او نیز به شاگردان منتقل می شود.
رابطه دانش آموز با معلّم یک رابطه باطنی و معنوی است دانش آموز و یا دانشجو معلّم را شخصیتی محترم و ممتاز می‌داند که او را در بزرگ شدن و به استقلال و آزادی رسیدن، و به عضویت رسمی جامعه در آمدن کمک و مساعدت می نماید معلّم با روح و جان دانش آموز و یا دانشجو سروکار دارد و به همین جهت بعنوان یک الگوی محبوب و مطاع پذیرفته می شود . دانش آموز اگر چه قبلا در محیط خانواده علوم و اطلاعات فراوانی را کسب کرده رفتارهایی را آموخته و به اموری عادت کرده و تا حدودی شخصیت او شکل گرفته است ولی هنوز شکل ثابت به خود نگرفته و تا حد زیادی قابل انعطاف و تغییر می‌باشد. کودک و نوجوان در این سنین از محیط خانواده خارج می شود و بطور رسمی در اجتماعی جدید یعنی مدرسه و یا دانشگاه پذیرفته می شود .


برچسب‌ها: تربیت و زندگی

تاريخ : چهار شنبه 18 بهمن 1396 | 8:23 | نویسنده : اصغر رضایی گماری |

 آدم درختهايی را می بيند كه بلندند، راستند، انبوه‌اند، شاخه‌های كشيده و بلند دارند و برگهای فراوان! ‌

درختهايی را می بيند كه كم رشدند، ‌گره‌دار و كج و كوله‌اند، ‌ظاهرشان توی ذوق می زند! 
مگر جنگل برای خاطر اين جور درختها زندگی را به خودش حرام می كند؟...! 
 


تاريخ : سه شنبه 17 بهمن 1396 | 17:40 | نویسنده : اصغر رضایی گماری |

 جمله غریبی شده است احترام در کلاس درس یا بهتراست بگوئیم حذف شده در برخوردها و رفتارها 

عامل آن می تواند هرچیزی باشد 

قرار بر این بوده که مدرسه و کلاس جایگاه آموزش افکار جدید و احترام به آن ها باشد اما انگار برعکس شده است و هر چه پیش می رویم این کلمات کم رنگ تر و حذف شدن را بیشتر نشان میدهند 

بیائیم تا دیر نشده فکری برای آن ها بکنیم....


برچسب‌ها: احترام به افکار

تاريخ : چهار شنبه 11 بهمن 1396 | 19:2 | نویسنده : اصغر رضایی گماری |

 جمله غریبی شده است احترام در کلاس درس یا بهتراست بگوئیم حذف شده در برخوردها و رفتارها 

عامل آن می تواند هرچیزی باشد 

قرار بر این بوده که مدرسه و کلاس جایگاه آموزش افکار جدید و احترام به آن ها باشد اما انگار برعکس شده است و هر چه پیش می رویم این کلمات کم رنگ تر و حذف شدن را بیشتر نشان میدهند 

بیائیم تا دیر نشده فکری برای آن ها بکنیم....



تاريخ : چهار شنبه 11 بهمن 1396 | 19:2 | نویسنده : اصغر رضایی گماری |

 

کسی کفشش را برای تعمیر نزد کفاش می برد. کفاش با نگاهی می گوید این کفش سه کوک می خواهد و هر کوک مثلا ده تومان و خرج کفش می شود سی تومان.

 مشتری هم قبول می کند. پول را می دهد و می رود تا ساعتی دیگر برگردد و سوار کفش تعمیر شده بشود.
کفاش دست به کار می شود. کوک اول، کوک دوم  و در نهایت کوک سوم و تمام ...
اما با یک نگاه عمیق در میابد اگر چه کار تمام است ولی یک کوک دیگر اگر بزند عمر کفش بیشتر می شود و کفش کفشتر خواهد شد.
 از یک سو قرار مالی را گذاشته و نمی شود طلب اضافه کند و از سوی دیگر دو دل است که کوک چهارم را بزند یا نزد...
 
او میان نفع و اخلاق میان دل و قاعده توافق مانده است. 
یک دوراهی ساده که هیچ کدام خلاف عقل نیست.
اگر  کوک چهارم را نزند هیچ خلافی نکرده. اما اگر بزند به انسانیت تعظیم کرده... اگر کوک چهارم را نزند روی خط توافق و قانون رفته اما اگر بزند صدای لبیک او آسمان اخلاق را پر خواهد کرد.
دنیا پر فرصت کوک چهارم است . و من و تو کفاش های دو دل.
 

برچسب‌ها: کفاش احترام

تاريخ : چهار شنبه 11 بهمن 1396 | 18:56 | نویسنده : اصغر رضایی گماری |
 
پرنده ها دیرشان نمیشود. 
هیچ سگی ساعتش را نگاه نمیکند. 
گوزن ها دلواپس فراموش کردن تولدها نیستند.
فقط انسان زمان را اندازه میگیرد.
فقط انسان ساعت را اعلام میکند.
و به همین دلیل، 
فقط انسان از ترسی فلج کننده رنج میبرد که هیچ موجود دیگری تحمل نمیکند.
ترس تمام شدن وقت.
 


تاريخ : پنج شنبه 5 بهمن 1396 | 9:11 | نویسنده : اصغر رضایی گماری |


عمر عقاب 70 سال است ولی به 40 که رسید چنگال هایش بلند شده وانعطافِ گرفتن طعمه را دیگر ندارد. نوک تیزش کُند و بلند و خمیده میشود و شهبال های کهنسال بر اثر کلفتی پر به سینه میچسبد و پرواز برایش دشواراست.
آنگاه عقاب است و دوراهی: بمیرد یا دوباره متولد شود. ولی چگونه؟
عقاب به قله ای بلند میرود، نوک خود را آنقدر بر صخره ها میکوبد تا کنده شود و منتظر میماند تا نوکی جدید بروید. با نوک جدید تک تک چنگال هایش را ازجای میکند تا چنگال نو درآید؛ و بعد شروع به کندن پرهای کهنه می کند.
این روند دردناک 150 روز طول میکشد ولی پس از 5 ماه عقاب تازه ای متولد می شود که میتواند 30 سال دیگر زندگی کند.
 برای زیستن باید تغییر کرد.
درد کشید.
از آنچه دوست داشت گذشت.
عادات و خاطرات بد را از یاد برد و دوباره متولد شد...
 


تاريخ : چهار شنبه 4 بهمن 1396 | 22:55 | نویسنده : اصغر رضایی گماری |

  یک دقیقه مطالعه

 
 دكتر کاتوزیان چه زیبا میگوید:
 
به زندگی فکر کن! ولی براي زندگی غصه نخور. ديدن حقيقت است، ولي درست ديدن، فضليت.
ادب خرجی ندارد ولی همه چيز را ميخرد.
با شروع هر صبح فکر کن تازه بدنيا آمدی .مهربان باش و دوست بدار و عاشق باش.
شايد فردايی نباشد. شايد فردايی باشد اما عزيزی نباشد...
 
یادمان باشد؛ با شکستن پای دیگران، ما بهتر راه نخواهیم رفت!
یادمان باشد؛ با شکستن دل دیگران ما خوشبخت تر نمی شویم!
کاش بدانیم اگر دلیل اشک کسی شویم دیگر با او طرف نیستیم؛ باخدای او طرف هستیم


تاريخ : چهار شنبه 4 بهمن 1396 | 22:50 | نویسنده : اصغر رضایی گماری |

 قدیما یه شاگرد کفاشی بود هر روز  میرفت لب رودخونه چرم میشست برای کفش درست کردن

 
 اوستاش هر روز قبل رفتن بهش سیلی میزد میگفت اینو میزنم تا چرم رو آب نبره، یه روز شاگرد داشت میشُست که چرم رو آب برد،با خودش گفت اوستا هر روز به من چَک میزد که آب نبره چرم رو،الان بفهمه قطعا زنده م نمیذاره، با ترس و لرز رفت و هرجوری بود به اوستاش گفت جریان رو، ولی اوستاش گفت باشه عیب نداره،شاگرد با تعجب پرسید نمیزنیم؟ اوستاش گفت من میزدم که چرم رو آب نبره،الان که آب برده دیگه فایده ای نداره. 
زندگیم همینه،تمام تلاش‌تون رو بکنید چرم رو آب نبره، وقتی چرمتون رو آب برد دیگه فایده نداره، حرص نخورید


تاريخ : چهار شنبه 4 بهمن 1396 | 22:48 | نویسنده : اصغر رضایی گماری |

 

انسان، آهسته آهسته عقب‌نشینی می‌کند.
هیچ کس یکباره معتاد نمی‌شود.
یکباره سقوط نمی‌کند.
یکباره وا نمی‌دهد.
یکباره خسته نمی‌شود. رنگ عوض نمی‌کند. تبدیل نمی‌شود و از دست نمی‌رود.
زندگی بسیار آهسته از شکل می‌افتد
و تکرارِ خستگی بسیار موذیانه رخنه می‌کند.
قدم اول را، اگر به سوی حذفِ چیزهایِ خوب برداریم، شک نکن که قدم‌هایِ بعدی را شتابان برخواهیم داشت.


تاريخ : چهار شنبه 4 بهمن 1396 | 22:45 | نویسنده : اصغر رضایی گماری |

 آدم در روز کلی کلمه می‌شنود. 

بعضی کلمه‌ها آبادت می‌کنند و بعضی خراب. بعضی کلمه‌ها جنسیت دارند، بعضی‌ها هم شخصیت دارند. مونث‌اند و لطیف یا مذکر و خشن. کلمه‌ها وزن و مزه هم دارند. وزن بعضی‌هایشان زیاد است و مزه‌ی بعضی‌هایشان تلخ. بعضی‌هایشان قلع و قمع می‌کنند، بعضی‌هایشان نوازشت. 
شنیدن جمله‌ی «جای طرف خالی! » ، همیشه غمگینم می‌کند. یادآوری می‌کند یکی باید باشد و نیست. حس می‌کنم جای های خالی‌ دلم زیاد شده.
 
نفسم را بیرون می‌دهم و می‌گویم: «جای خالی بعضی آدم‌ها با هیچ چیز پر نمی‌شود.»


تاريخ : چهار شنبه 4 بهمن 1396 | 22:43 | نویسنده : اصغر رضایی گماری |

 
برچسب‌ها: مدیران تصادفی

تاريخ : یک شنبه 1 بهمن 1396 | 14:11 | نویسنده : اصغر رضایی گماری |

 چگونگی برخورد بافراد غیرقابل تحمل

: آدمای عصبی

 
آدمای عصبی هرموقع به مشکلی برمی خورند یا چیزی ناراحتشون می کنه سریعا تمام احساساتشون رو به شکل عصبانیت بروز می دند. این افراد احساس می کنند تمام چیزای اطرافشون تهدید کننده هستند به همین خاطر همیشه در حالت تدافعی اند و آماده اند تا دعوا راه بندازند. اگه باهاتون اختلاف نظر داشته باشند بهتون حمله می کنند، ازتون شدیدا انتقاد می کنند، بهتون اتهام می زنند یا تحقیرتون می کنند. همیشه این انتقاد و تحقیر با جیغ و داد همراه نیست. خیلی از افراد عصبی روش سکوت رو برای حمله شون انتخاب می کنند.
 
چه طور باید با افراد عصبی رفتار کرد؟ این شرایط تحت کنترل شماست. هرچه همسرتون یا همکارتون عصبانی تر می شه شما باید آروم تر باشید. قبل از اینکه جواب حملاتش رو بدید نفس عمیق بکشید و تا ده بشمارید. اگه نمی تونید عصبانیتتون رو کنترل کنید اونقدر گفتگو رو تغییر بدید تا بتونید. لازم نیست هر حرفی رو که می زنند جواب بدید به حرفی که می خواید بزنید خوب فکر کنید تا حالت تدافعی یا تهاجمی نداشته باشه. وقتی کمی آروم تر شد بهش چیزی مثل این جمله بگید: “می دونم چرا این احساس رو داری. هر دوی ما به یه سری چیزای مشترک توجه می کنیم فقط من از یه دید دیگه بهش نگاه می کنم. فقط به حرفام گوش بده.” سعی کنید ببخشید و بخشنده باشید برای این منظور می توانید مقاله ی چگونه ببخشیم و چگونه دریافت کنیم را مطالعه نمایید.

برچسب‌ها: تحمل افکار

تاريخ : یک شنبه 1 بهمن 1396 | 12:24 | نویسنده : اصغر رضایی گماری |